×
لبیبی » ابیات پراکنده در لغت نامه اسدی و مجمع الفرس سروری و فرهنگ جهانگیری و رشیدی » شمارهٔ ۶۱ - به شاهد لغت ناژ، به معنی درختی مانند سرو
ایا ز بیم زبانم نَژَند گشته و هاژ
کجا شد آن همه دعوی کجا شد آن همه ژاژ
ز . . . گیرد . . . تو فروزیب همی
چو بوستان که فروزان شود به سرو و به ناژ
ادیب الممالک » دیوان اشعار » فرهنگ پارسی » شمارهٔ ۴۴ - و به نستعین و نستمد
پن است نان و ویاند است لحم و عاقل ساژ
پتی له دوغ، و له شیر و پنیر دان فرماژ