گنجور

اهلی شیرازی » دیوان اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۱۲۸

 

به عقل در ره عشق تو خانه نتوان ساخت

که هرچه عقل بنا کرد عشق ویران ساخت

فرشته بر دل جمع منش حسد بودی

رخت به زلف پریشان مرا پریشان ساخت

بدست فتنه گریبان من از آن شوخست

[...]

اهلی شیرازی