گنجور

اهلی شیرازی » دیوان اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۱۲۲۴

 

تو آب خضری و ما تشنه عاشقان از تو

بیا بیا که صبوری نمی توان از تو

بخشم رفتی و گفتی قیامتم بینی

چه زود رنجی و دیر آشنا فغان از تو

مرنج اگر من دلتنگ سینه بشکافم

[...]

اهلی شیرازی
 
 
sunny dark_mode