گنجور

حکیم نزاری » غزلیات » شمارهٔ ۸۲

 

مرا چو وصل تو تشریف بار داد امشب

بیار باده و گوهر هرچه باد امشب

کمند زلف تو وجام باده هر دو به کف

رقیب را چه بماند به دست ، باد امشب

مگر زمانه ببخشود بر من مسکین

[...]

۷ بیت
حکیم نزاری
 

آشفتهٔ شیرازی » غزلیات » شمارهٔ ۹۵

 

که باز در به رخ اهرمن گشاد امشب

که غیر پا به سر کوی تو نهاد امشب

زدی به نشتر مژگان رگ رقیب نهان

که جوی خون ز رگ دیده‌ام گشاد امشب

اشارهای نهانی به چشم گو نکند

[...]

۹ بیت
آشفتهٔ شیرازی