گنجور

جهان ملک خاتون » دیوان اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۴۷۶

 

ز دست خیل خیال تو خواب نتوان کرد

به دولت شب وصلت شتاب نتوان کرد

تو آفتابی و برداشتی ز ما سایه

اگرچه گل به سر آفتاب نتوان کرد

اگرچه آب حیات منی ولی دانم

[...]

جهان ملک خاتون
 

صائب تبریزی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۳۷۸۰

 

نظر بر آن رخ چون آفتاب نتوان کرد

به یک نگاه دل خویش آب نتوان کرد

کمال حسن ترا نقص اگر بود این است

که شیوه های ترا انتخاب نتوان کرد

ازان ز روز حساب ایمنی که می دانی

[...]

صائب تبریزی
 
 
sunny dark_mode