گنجور

رفیق اصفهانی » دیوان اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۳۱۷

 

نگاه دلکش و رفتار دلستان که تو داری

دلی زهر که شود گم برد گمان که تو داری

برابر است به جان خاک آستان که تو داری

توان کشید به جان ناز پاسبان که تو داری

برآید از دهنت کام من بیک سخن اما

[...]

رفیق اصفهانی
 
 
sunny dark_mode