گنجور

حکیم سبزواری » دیوان اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۴۶

 

خطت دمیدو هنوزت سری ز ناز گرانست

که بر رخ تو خط بندگی ساده رخانست

فتاده سلسله بر پای دل درآن خم گیسو

خوش آن دلی که دراین حلقهاش سری بمیانست

ز دست دوست دشمن نوازچون نخورم خون

[...]

حکیم سبزواری