گنجور

افسر کرمانی » دیوان اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۱۰۱

 

نظاره کردی بر کشتنم، نظاره دیگر

اشاره ای که شوم زنده از اشاره دیگر

بجز دلم که پس از خون شدن ز دیده برآمد

رفو شد از مژه، دل های پاره پاره دیگر

نداشت یکسر مو جای خالی آن صف مژگان

[...]

افسر کرمانی
 
 
sunny dark_mode