گنجور

غروی اصفهانی » دیوان کمپانی » مدایح و مراثی » مراثی عبدالله بن الحسن سلام الله علیهما » فی رثاء عبدالله بن الحسن سلام الله علیهما

 

یگانه دُرّی یتیم عقیق لب لعل فام

به یازده سالگی دو هفته ماهی تمام

شاخ گل تازه ای ز گلشن مجتبی

ندیده چرخ کهن چون قد او خوشخرام

کتاب جان باختن حمایل گردنش

[...]

غروی اصفهانی
 

غروی اصفهانی » دیوان کمپانی » غزلیات » شمارهٔ ۹۱

 

ز شور عشق تو گر ز عندلیبان شدم

ولی گرفتار بیداد رقیبان شدم

پس از زمانی مدید جامۀ تقوی درید

زبسکه با بخت خویش دست و گریبان شدم

چه صبح روشن اگر شهرۀ شهرم ولی

[...]

غروی اصفهانی
 
 
sunny dark_mode