گنجور

کمال خجندی » غزلیات » شمارهٔ ۴۸۳

 

گر بگذری سوی چمن سرو سهی از جا رود

ور زآنکه برقع افکنی صبر از دل شیدا رود

تا هست بر لوح بقا از جان نشان باور مکن

کر دیده صاحبدلان نفش رخ زیبا رود

گرشد سرم در کار آن زلف عبیر افشان چه شد

[...]

کمال خجندی
 
 
sunny dark_mode