گنجور

جامی » دیوان اشعار » فاتحة الشباب » غزلیات » شمارهٔ ۴۷۶

 

قلاش وش دیدم بتی ای وقت آن قلاش خوش

کو باخت نقد دین و دل در عشق آن قلاش وش

طوبی ز قد او خجل مانده صنوبر پا به گل

سروی بغایت معتدل بالا خوش و رفتار خوش

هستند بی جام و سبو مست لب میگون او

[...]

جامی
 
 
sunny dark_mode