گنجور

جیحون یزدی » دیوان اشعار » قصاید » شمارهٔ ۳ - در تهنیت عید غدیر و ستایش علی بن ابیطالب سلام الله علیه

 

مست از غدیرخم نگر مهر و مه و ارض و سما

آری مجو هوشی دگر چون شد سقایت با خدا

می وحی و خمش عقل کل پر ز و غدیر از بوی گل

بخشنده سلطان رسل نوشنده شاه اولیا

چو نشد علی بر انس و جان مولای پیدا و نهان

[...]

جیحون یزدی
 

افسر کرمانی » دیوان اشعار » قصاید » شمارهٔ ۸ - منظور هر منظر

 

جان برخی خاک رهت، باد ای علیّ مرتضا

ای جامع اوصاف حق، ای نفس پاک مصطفا

از پرده بنما در جهان، بی پرده روی کبریا

کاهل زمین و آسمان بینند رخسار خدا

ای کعبه روحانیان و این قبله جان جهان

[...]

افسر کرمانی
 
 
۱
۲
۳
۴