×
صفایی جندقی » دیوان اشعار » نوحهها » شمارهٔ ۲۰
آهم دمادم همزبان، هم زانویم اشک روان
داغ جوانم ارمغان
حاجب شیرازی » گزیدهٔ اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۱۴۴
ای مست عالم سوز من شد مستی از چشمت عیان
از چشم مستت تا ابد مستند ذرات جهان
جانها فدای مستیت عالم طفیل هستیت
بالاتر از گل پستیت عالیست تن والاست جان
ای از تو ارسال رسل از تو طراط از تو سبل
[...]
ادیب الممالک » دیوان اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۹۵ - ماده تاریخ
در قعر این وحشت سرا در ساحت این خاکدان
هر روز را باشد شبی هر نوبهاری را خزان
آن کو ز خاک آید همی خواهد بخاک اندر شدن
آری درین گیتی کسی باقی نماند جاودان
مرگ است همچون اژدها جان می ستاند بی بها
[...]
۱
۲