گنجور

جهان ملک خاتون » دیوان اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۱۱۷۱

 

زین بیشتر چون زلف خود خاطر پریشانم مکن

واندر فراق ای عمر من شیدا و حیرانم مکن

دردی ز تو دارم ولی درمان نمی یابم چرا

آخر که گفتت درد ده وز لطف درمانم مکن

از دست هجران جان من آمد به لب از وصل خود

[...]

جهان ملک خاتون
 
 
sunny dark_mode