گنجور

حزین لاهیجی » غزلیات ناتمام » شمارهٔ ۲۹

 

دعوی‌ست با شعر ترم، آن دشمن ادراک را

سگ می‌خورد دایم نجس، آن آب‌های پاک را

مشاطهٔ گلشن منم، با این خمارآلودگی

چشمم حنابندی کند، از اشک دست تاک را

حزین لاهیجی
 

حزین لاهیجی » غزلیات ناتمام » شمارهٔ ۲۳۴

 

می آید از کوی مغان طرز طربناکش نگر

صبح قیامت می دمد، پیراهن چاکش نگر

حزین لاهیجی
 

حزین لاهیجی » غزلیات ناتمام » شمارهٔ ۲۹۷

 

عریان ز صافی طینتی، از پردهٔ نیرنگ شو

چون آب در باغ جهان، با خار وگل همرنگ شو

بشکن به دل تا می توان، نیش زبان دشمنان

با این سبک مغزان که گفت ای خیره سر همسنگ شو؟

حزین لاهیجی
 
 
sunny dark_mode