گنجور

صغیر اصفهانی » دیوان اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۲۶۶

 

دوشین بگوش دلم‌ آمد ز مرغ سحر

کای خفته خیز ز جا بر بند بار سفر

رفتند همسفران زیشان تو مانده قفا

غافل ز دوری ره خفته به راهگذر

ای کرده دین خدا در کار دنیی دون

[...]

صغیر اصفهانی
 
 
sunny dark_mode