گنجور

جامی » دیوان اشعار » فاتحة الشباب » غزلیات » شمارهٔ ۸۵۵

 

میفکن به روز دگر قتل بنده

که روز دگر را که مرده که زنده

بود حق بنده ز تیغ تو زخمی

خدا را مکن ظلم در حق بنده

نبودم پسندیده صحبت تو

[...]

جامی
 
 
sunny dark_mode