×
نظامی » خمسه » اسکندرنامه - بخش دوم: خردنامه » بخش ۴۱ - نالیدن اسکندروس در مرگ پدر و رها کردن پادشاهی
بدین ملک دَهروزه رایی نداشت
که چندان نوآیین نوایی نداشت
۱ بیت
امیرخسرو دهلوی » دیوان اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۳۷۳
دلم برد و بوی وفایی نداشت
دلش راز غم آشنایی نداشت
تحمل بسی کرد گل در بهار
ولی پیش رویش بقایی نداشت
زهی جان به جانان سپرده، دریغ
[...]
۹ بیت
جامی » هفت اورنگ » خردنامه اسکندری » بخش ۴۰ - حکایت شخصی که زمین خرید و در آنجا گنجی یافت، برنداشت که از آن فروشنده است و فروشنده قبول نکرد که من زمین را و هر چه در وی بوده فروخته ام
فقیری در این عرصه جایی نداشت
سزای نشستن سرایی نداشت
۱ بیت