×
امیر شاهی » دیوان اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۱۲۲
من ار پیش یار آبرویی ندارم
ز خاک درش ره به سویی ندارم
به زندان دوری بسازم ضروری
چو از گلشن وصل بویی ندارم
ببخشای اگر پیش راهت نهم روی
[...]
۵ بیت
شاهدی » دیوان فارسی » غزلیات » شمارهٔ ۹۷
چو چشم تو من فتنه جویی ندارم
چو زلف تو آشفته خویی ندارم
چنان کرد عشقت مرا پیش مردم
که جز اشک خود آب رویی ندارم
ز اشکم به هر سو روان گشته جویی
[...]
۵ بیت