×
سلمان ساوجی » دیوان اشعار » قطعات » قطعه شمارهٔ ۳۹
ز پیری جهان دیده کردم سوالی
که بهر معیشت ز مال بضاعت
چه سرمایه سازم که سودی کند گفت
اگر میتوانی قناعت قناعت
سلمان ساوجی » دیوان اشعار » قطعات » قطعه شمارهٔ ۴۸
شها قمری طوقدار تو آمد
که تا آستان بوسد و باز گردد
اگر هست ره تا چو دولت در آید
وگر نیست چون بلا باز گردد
سلمان ساوجی » دیوان اشعار » قطعات » قطعه شمارهٔ ۱۵۷
ایا کار و بار اعتباری نداری
بر شاه دلشاد کاری نداری
سگان را مجال است بر آستانش
خوشا وقت ایشان تو باری نداری