افسرالملوک عاملی » کوروش نامه » بخش ۳۴ - تحصیل اجازه خشایار از پدرش برای رفتن به شکار
نشستند در پای آن آبشار
بدیدند از دور چندی سوار
افسرالملوک عاملی » کوروش نامه » بخش ۳۴ - تحصیل اجازه خشایار از پدرش برای رفتن به شکار
سواران رسیدند بر آبشار
پیاده ز اسبان شدند آن چهار
افسرالملوک عاملی » کوروش نامه » بخش ۳۴ - تحصیل اجازه خشایار از پدرش برای رفتن به شکار
یکی روز او بوده اندر شکار
جوانی که باشد ورا خواستار
افسرالملوک عاملی » کوروش نامه » بخش ۳۴ - تحصیل اجازه خشایار از پدرش برای رفتن به شکار
کنون آن جوان گشته زار و نزار
هم از دوری او ندارد قرار
افسرالملوک عاملی » کوروش نامه » بخش ۳۴ - تحصیل اجازه خشایار از پدرش برای رفتن به شکار
بدو اسب گشتند و آندو سوار
همی تاخت کردند تا مرغزار
افسرالملوک عاملی » کوروش نامه » بخش ۳۴ - تحصیل اجازه خشایار از پدرش برای رفتن به شکار
بزودی بگیرید دور سوار
نیارد برون جان ازین کارزار
افسرالملوک عاملی » کوروش نامه » بخش ۳۴ - تحصیل اجازه خشایار از پدرش برای رفتن به شکار
بفرمود گوئید تا یک سوار
برد زود این نامه نامدار
افسرالملوک عاملی » کوروش نامه » بخش ۳۴ - تحصیل اجازه خشایار از پدرش برای رفتن به شکار
همی اسب تازان بیامد سوار
چو تیری که پرد برای شکار
افسرالملوک عاملی » کوروش نامه » بخش ۳۴ - تحصیل اجازه خشایار از پدرش برای رفتن به شکار
نمایم پذیرائی شاهوار
چرا من شدم این چنین خواروزار
افسرالملوک عاملی » کوروش نامه » بخش ۳۴ - تحصیل اجازه خشایار از پدرش برای رفتن به شکار
بکوشید و گردید یک سر سوار
بتازیم درگاه آن شهریار
افسرالملوک عاملی » کوروش نامه » بخش ۳۴ - تحصیل اجازه خشایار از پدرش برای رفتن به شکار
فرود آید از کوه آن آبشار
بریزد بدامان آن سبزه زار
افسرالملوک عاملی » کوروش نامه » بخش ۳۴ - تحصیل اجازه خشایار از پدرش برای رفتن به شکار
بکرمان پدر بود خود شهریار
پدر داشت چون کورش نامدار
افسرالملوک عاملی » کوروش نامه » بخش ۳۴ - تحصیل اجازه خشایار از پدرش برای رفتن به شکار
چو رفتیم بردر گه شهریار
خبردار گشت آن شه کامکار
افسرالملوک عاملی » کوروش نامه » بخش ۳۴ - تحصیل اجازه خشایار از پدرش برای رفتن به شکار
یکی روز رفتیم بهر شکار
در ایام نیسان و فصل بهار
افسرالملوک عاملی » کوروش نامه » بخش ۳۴ - تحصیل اجازه خشایار از پدرش برای رفتن به شکار
همان مادرش در همین مرغزار
همی میخرامید بهر شکار
افسرالملوک عاملی » کوروش نامه » بخش ۳۴ - تحصیل اجازه خشایار از پدرش برای رفتن به شکار
بفرمود رو دزد خیره بیار
شوم من حکایت ازو خواستار
افسرالملوک عاملی » کوروش نامه » بخش ۳۴ - تحصیل اجازه خشایار از پدرش برای رفتن به شکار
همه تاخت کردند تا آبشار
که من رفت از دست و پایم قرار
افسرالملوک عاملی » کوروش نامه » بخش ۳۴ - تحصیل اجازه خشایار از پدرش برای رفتن به شکار
که ناگه نمایان بشد شهریار
بر آورد از پشت ایشان دمار
افسرالملوک عاملی » کوروش نامه » بخش ۳۴ - تحصیل اجازه خشایار از پدرش برای رفتن به شکار
بفرخ بفرمود با صد سوار
بشهر ایدرآ دزد را بیار
افسرالملوک عاملی » کوروش نامه » بخش ۳۴ - تحصیل اجازه خشایار از پدرش برای رفتن به شکار
چو بردند آن دزد را خوار وزار
همی کرد فریاد کای شهریار