×
سعدالدین وراوینی » مرزباننامه » باب دوم » در ملک نیکبخت و وصایائی که فرزندان را بوقت وفات فرمود
مرین راه را چون بپایان برند؟
که در منزل اوّلش جان برند
سعدالدین وراوینی » مرزباننامه » باب دوم » داستان غلام بازرگان
کفل گرد چون گوی چوگانئی
زحل پیکری، زهره پیشانئی
سعدالدین وراوینی » مرزباننامه » باب دوم » داستان شهریارِ بابل با شهریارزاده
سپاس آفرینندهٔ پاک را
که گویا و بینا کند خاک را
سعدالدین وراوینی » مرزباننامه » باب دوم » داستان دهقان با پسر خود
چون دانا ترا دشمنِ جان بود
به از دوست مردی که نادان بود