هاتف اصفهانی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۶۷
گواهی دهد چهرهٔ زرد من
که دردی بود بیدوا درد من
شدم خاک اگر از جفایش مباد
نشیند به دامان او گرد من
به گلزار من ای صبا چون رسی
[...]
هاتف اصفهانی » دیوان اشعار » مقطعات » قطعه شمارهٔ ۲
الهی ازین ششپر بینظیر
عدو را دل افکار و جان خسته باد
به خصم بد اندیش در زیر آن
ره چاره از شش جهت بسته باد
هاتف اصفهانی » دیوان اشعار » مقطعات » قطعه شمارهٔ ۴
مجوش ای فرومایه گر من تو را
به شوخی گل هجو بر سر زدم
تو را تا ز گمنامی آرم برون
به نام تو این سکه بر زر زدم
نه از کین به روی تو تیغ آختم
[...]
هاتف اصفهانی » دیوان اشعار » ماده تاریخها » شمارهٔ ۳
گرامیترین یاری از دوستان
که روشن روان است و صاحب نظر
به تزویج محبوبهای میل کرد
که سترش عفاف است و زیبش هنر
چو با یکدیگر خوش درآمیختند
[...]
هاتف اصفهانی » دیوان اشعار » ماده تاریخها » شمارهٔ ۱۹ - تاریخ تأسیس باغ دلگشا
به تایید دارای گردون سپهر
که لطفش بود آب این سبز کشت
شد از حاجی آقا محمد جهان
خصوص اصفهان رشک باغ بهشت
در آنجا ز سعیش که مشکور باد
[...]
هاتف اصفهانی » دیوان اشعار » ماده تاریخها » شمارهٔ ۳۱ - تاریخ رحلت
چو حوری جهان آن پسندیده زن
از این عالم پرشر و شور شد
خرد بهر تاریخ فوتش نوشت
به جنات عدن از جهان حور شد
هاتف اصفهانی » دیوان اشعار » ماده تاریخها » شمارهٔ ۴۳
دریغا که شد در نقاب تراب
رخ عالمآرای سیدعلی
دریغا که گم شد در این خاکدان
ثمین در یکتای سیدعلی
سوی خلد رو کرد ازین تیره خاک
[...]
هاتف اصفهانی » دیوان اشعار » ماده تاریخها » شمارهٔ ۴۵ - در تهنیت و ماده تاریخ عروسی
محیط مروت که جوید نقاب
ز رشک ضمیرش رخ آفتاب
سپهر فتوت محمدحسین
جهان کرمخان والا جناب
امیری که گردنکشان را بود
[...]