×
اوحدی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۴۶
رخ خوب خویشتن را به چه پوشی از نظرها؟
که به حسرت تو رفتن بدو دیده خاک درها
برت آمدیم یک دم، ز برای دست بوسی
چو ملول گشتی از ما، ببریم درد سرها
تو به ناز خفته هرشب، ز منت خبر نباشد
[...]
۷ بیت