گنجور

جامی » دیوان اشعار » واسطة العقد » غزلیات » شمارهٔ ۱۹۸

 

دمبدم دیده که خون می ریزد

دل خون گشته برون می ریزد

دل یکی قطره خون دیده ازو

سیل خون این همه چون می ریزد

در تنم می فکند زلزله هجر

[...]

جامی
 
 
sunny dark_mode