گنجور

مولانا » مجالس سبعه » المجلس الثانی » مناجات

 

زهره دارد حوادث طبعی

که بگردد به گرد لشکر ما

ما به پر میپریم سوی فلک

زانکه عرش است اصل و جوهر ما

مولانا
 

جهان ملک خاتون » دیوان اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۳۱

 

گر آیی تنگ یک شب در بر ما

فدای پای جانان این سر ما

چه دولت باشد آن یارب که ناگاه

درآیی همچو سروی از در ما

ندارم دستگاه صبر بشتاب

[...]

جهان ملک خاتون
 

بیدل دهلوی » غزلیات » غزل شمارهٔ ۱۹۰

 

لغزشی خورده ز پا تا سر ما

خنده دارد خط بی‌مسطر ما

ذره پر منفعل اظهار است

کو هیولا و کجا پیکر ما

می‌نهد بر خط زنهار انگشت

[...]

بیدل دهلوی
 
 
sunny dark_mode