×
حافظ » غزلیات » غزل شمارهٔ ۳۴۵
بی تو ای سروِ روان، با گل و گلشن چه کنم؟
زلفِ سنبل چه کَشَم عارضِ سوسن چه کنم؟
آه کز طعنهٔ بدخواه ندیدم رویت
نیست چون آینهام روی ز آهن، چه کنم؟
برو ای ناصِح و بر دُردکشان خرده مگیر
[...]
رضاقلی خان هدایت » تذکرهٔ ریاض العارفین » روضهٔ دوم در ذکر فضلا و محقّقین حکما » بخش ۲۲ - حافظ شیرازی قُدِّسَ سِرُّه
شاه ترکان چو پسندید و به چاهم انداخت
دست گیر ار نشود لطف تهمتن چه کنم
مددی گر به چراغی نکند آتش طور
چارهٔ تیره شب وادیِ ایمن چه کنم