گنجور

اوحدی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۴۲۱

 

ای صبا، یار مرا از من بی‌یار بپرس

زارم، او را ز من شیفتهٔ زار بپرس

پرسش دل چو به زلفش برسانی، پس از آن

پیش آن نرگس جادو رو و بیمار بپرس

چشم او را نبود با تو سر گفت و شنید

[...]

اوحدی
 
 
sunny dark_mode