گنجور

میرزا حبیب خراسانی » دیوان اشعار » بخش دو » غزلیات » شمارهٔ ۳۳۰

 

با رقیبان سر سفر داری

با اسیران دگر چه سر داری

چه روی سوی مصر و بنگاله

تو که هم قند و هم شکر داری

ملک خاور گرفته ای بجمال

[...]

میرزا حبیب خراسانی
 

میرزا حبیب خراسانی » دیوان اشعار » بخش دو » غزلیات » شمارهٔ ۳۳۹

 

هر که را در ره طلب بینی

جانش آویخته بلب بینی

روز و شب بی قرار و سرگردان

لیک بیرون ز روز و شب بینی

گر در این ره نهی قدم ایدل

[...]

میرزا حبیب خراسانی
 

میرزا حبیب خراسانی » دیوان اشعار » بخش دو » غزلیات » شمارهٔ ۳۵۲

 

رفته از ما و تو منی و توئی

که یکی کشته ایم و نیست دوئی

کیستی تو همان کسی که منی

کیستم من همان کسم که توئی

هر کسی را که من بدو عدوم

[...]

میرزا حبیب خراسانی
 
 
۱
۲
۳
۴
sunny dark_mode