گنجور

جامی » دیوان اشعار » خاتمة الحیات » غزلیات » شمارهٔ ۱۵۰

 

دلم از رشک صبا می لرزد

کز وی آن زلف دو تا می لرزد

بس که می ترسد از آزار تنت

بند بر بند قبا می لرزد

می نهم پا که زنم دست به تو

[...]

جامی
 
 
sunny dark_mode