×
شیخ بهایی » کشکول » دفتر پنجم - قسمت دوم » بخش اول - قسمت اول
در خرقه چو آتش زدی ای سالک عارف
جهدی کن و سرحلقه ی رندان جهان باش
هاتفی از گوشه ی میخانه دوش
گفت ببخشند گنه، می بنوش
عفو الهی بکند کار خویش
[...]
شیخ بهایی » کشکول » دفتر پنجم - قسمت دوم » بخش پنجم - قسمت اول
آدمیزاده طرفه معجونی است
کز فرشته سرشته و ز حیوان
گر کند میل این بود کم از این
ور کند میل آن شود به از آن
ای گرانمایه ترین گوهر پاک
[...]