گنجور

صائب تبریزی » دیوان اشعار » تک‌بیتهای برگزیده » تک‌بیت شمارهٔ ۳۳۵

 

شب که صحبت به حدیث سر زلف تو گذشت

هر که برخاست زجا، سلسله بر پا برخاست !

صائب تبریزی
 

صائب تبریزی » دیوان اشعار » تک‌بیتهای برگزیده » تک‌بیت شمارهٔ ۳۳۶

 

کرد تسلیم به من مسند بیتابی را

هر سپندی که درین انجمن از جا برخاست

صائب تبریزی
 

صائب تبریزی » دیوان اشعار » تک‌بیتهای برگزیده » تک‌بیت شمارهٔ ۳۳۷

 

برسان زود به من کشتی می را ساقی

که عجب ابر تری باز ز دریا برخاست !

صائب تبریزی
 

صائب تبریزی » دیوان اشعار » تک‌بیتهای برگزیده » تک‌بیت شمارهٔ ۳۳۸

 

رَفتن از عالَمِ پُرشور، بِه از آمدن است

غنچه، دل‌تَنگ به باغ آمد و؛ خندان، برخاست!

صائب تبریزی
 

صائب تبریزی » دیوان اشعار » تک‌بیتهای برگزیده » تک‌بیت شمارهٔ ۳۴۴

 

دل آزاده درین باغ اقامت نکند

وحشت سرو ز برچیدن دامان پیداست

صائب تبریزی
 

صائب تبریزی » دیوان اشعار » تک‌بیتهای برگزیده » تک‌بیت شمارهٔ ۳۴۵

 

به خموشی نشود راز محبت مستور

چه زنی مهر بر آن نامه که مضمون پیداست ؟

صائب تبریزی
 

صائب تبریزی » دیوان اشعار » تک‌بیتهای برگزیده » تک‌بیت شمارهٔ ۳۴۶

 

بی طراوت نشود سرو جوانی که تراست

در شکر خواب بهارست خزانی که تراست

صائب تبریزی
 

صائب تبریزی » دیوان اشعار » تک‌بیتهای برگزیده » تک‌بیت شمارهٔ ۳۴۷

 

حرف حق گرچه بلندست زمن چون منصور

سر دارست بسامانتر ازین سر که مراست

صائب تبریزی
 

صائب تبریزی » دیوان اشعار » تک‌بیتهای برگزیده » تک‌بیت شمارهٔ ۳۴۸

 

هرکه افتاد، زِ افتادگی، ایمن گردد

چه کُنَد سِیل، به دیوارِ خرابی که مَراست؟

صائب تبریزی
 

صائب تبریزی » دیوان اشعار » تک‌بیتهای برگزیده » تک‌بیت شمارهٔ ۳۴۹

 

بحر، روشنگر آیینهٔ سیلاب بود

پیش رحمت چه بود گرد گناهی که مراست ؟

صائب تبریزی
 

صائب تبریزی » دیوان اشعار » تک‌بیتهای برگزیده » تک‌بیت شمارهٔ ۳۵۳

 

نیست، بازآمدن از فکروخیالِ تو، مَرا

با رفیقانِ موافق، سفرِ دور، خوش است!

صائب تبریزی
 

صائب تبریزی » دیوان اشعار » تک‌بیتهای برگزیده » تک‌بیت شمارهٔ ۳۵۴

 

پیشی قافلهٔ ما به سبکباری نیست

هرکه برداشته بار از دِگَران، در پیش است!

صائب تبریزی
 

صائب تبریزی » دیوان اشعار » تک‌بیتهای برگزیده » تک‌بیت شمارهٔ ۳۵۷

 

نالهٔ سوخته جانان به اثر نزدیک است

دست خورشید به دامان سحر نزدیک است

صائب تبریزی
 

صائب تبریزی » دیوان اشعار » تک‌بیتهای برگزیده » تک‌بیت شمارهٔ ۳۵۸

 

کار آتش کند آبی که به تلخی بخشند

ورنه دریا به من تشنه جگر نزدیک است

صائب تبریزی
 

صائب تبریزی » دیوان اشعار » تک‌بیتهای برگزیده » تک‌بیت شمارهٔ ۳۶۰

 

بس که با سنگ ز سختی دل من یکرنگ است

سنگ بر شیشهٔ من، شیشه زدن بر سنگ است

صائب تبریزی
 

صائب تبریزی » دیوان اشعار » تک‌بیتهای برگزیده » تک‌بیت شمارهٔ ۳۷۶

 

نیست پروای عدم، دِل‌زَده‌ی هستی را

از قفس، مرغ به هرجا که رَوَد، بُستان است

صائب تبریزی
 

صائب تبریزی » دیوان اشعار » تک‌بیتهای برگزیده » تک‌بیت شمارهٔ ۳۸۴

 

جوی شیر از جگرِ سنگ بُریدن، سهل است

هرکه بر پای هوس تیشه زند، کوه‌کَن است

صائب تبریزی
 

صائب تبریزی » دیوان اشعار » تک‌بیتهای برگزیده » تک‌بیت شمارهٔ ۳۸۵

 

سیل درماندهٔ کوتاهی دیوار من است

بی سرانجامی من خانه نگهدار من است

صائب تبریزی
 

صائب تبریزی » دیوان اشعار » تک‌بیتهای برگزیده » تک‌بیت شمارهٔ ۳۸۶

 

دوستان آینهٔ صورت احوال همند

من خراب توام و چشم تو بیمار من است

صائب تبریزی
 

صائب تبریزی » دیوان اشعار » تک‌بیتهای برگزیده » تک‌بیت شمارهٔ ۴۲۳

 

غفلت پیریم از عهد جوانی بیش است

خواب ایام بهارم به خزان افتاده است

صائب تبریزی
 
 
۱
۲
۳
۴
۵
۷۴