صائب تبریزی » دیوان اشعار » تکبیتهای برگزیده » تکبیت شمارهٔ ۱۰۵۰
خاکساری ز شکایت دهنم دوخته است
نقش پایم که به هر راهگذر ساختهام
صائب تبریزی » دیوان اشعار » تکبیتهای برگزیده » تکبیت شمارهٔ ۱۰۵۱
منم آن لاله که از نعمت الوان جهان
با دل سوخته و خون جگر ساختهام
صائب تبریزی » دیوان اشعار » تکبیتهای برگزیده » تکبیت شمارهٔ ۱۰۵۳
بر گرانباری من رحم کن ای سیل فنا
که من این بار به امید تو برداشتهام
صائب تبریزی » دیوان اشعار » تکبیتهای برگزیده » تکبیت شمارهٔ ۱۰۵۴
تانظر از گل رخسار تو برداشتهام
مژه دستی است که در پیش نظر داشتهام
صائب تبریزی » دیوان اشعار » تکبیتهای برگزیده » تکبیت شمارهٔ ۱۰۸۲
محرمی نیست در آفاق به محرومی من
عین دریایم و سرگشتهتر از گردابم
صائب تبریزی » دیوان اشعار » تکبیتهای برگزیده » تکبیت شمارهٔ ۱۰۸۴
گر شوی با خبر از سوز دل بیتابم
دم آبی نخوری تا نکنی سیرابم
صائب تبریزی » دیوان اشعار » تکبیتهای برگزیده » تکبیت شمارهٔ ۱۱۰۸
عالم بیخبری بود بهشت آبادم
تا به هوش آمدم از عرش به فرش افتادم
صائب تبریزی » دیوان اشعار » تکبیتهای برگزیده » تکبیت شمارهٔ ۱۱۰۹
از دم تیغ که هر دم به سرم میبارد
میتوان یافت که سهوالقلم ایجادم
صائب تبریزی » دیوان اشعار » تکبیتهای برگزیده » تکبیت شمارهٔ ۱۱۱۱
منم آن غنچه غافل که ز بیحوصلگی
سر خود در سر یک خنده بیجا کردم
صائب تبریزی » دیوان اشعار » تکبیتهای برگزیده » تکبیت شمارهٔ ۱۱۱۶
فیض در بیخبری بود چو هشیار شدم
صرفه در خواب گران بود چو بیدار شدم
صائب تبریزی » دیوان اشعار » تکبیتهای برگزیده » تکبیت شمارهٔ ۱۱۳۷
جگر سنگ به نومیدی من میسوزد
آب حیوانم و از ریگ روان تشنهترم
صائب تبریزی » دیوان اشعار » تکبیتهای برگزیده » تکبیت شمارهٔ ۱۱۴۶
فتح بابی نشد از کعبه و بتخانه مرا
بعد ازین گوش بر آواز در دل باشم
صائب تبریزی » دیوان اشعار » تکبیتهای برگزیده » تکبیت شمارهٔ ۱۱۴۷
چند در دایرهٔ مردم عاقل باشم
تختهٔ مشق صد اندیشهٔ باطل باشم
صائب تبریزی » دیوان اشعار » تکبیتهای برگزیده » تکبیت شمارهٔ ۱۱۵۵
کیست جز آینه و آب درین قحطآباد
که کند گریه به روز سفر از دنبالم
صائب تبریزی » دیوان اشعار » تکبیتهای برگزیده » تکبیت شمارهٔ ۱۱۶۸
میکند چرخ ستمگر به شکرخنده حساب
لب مخمور به خمیازه اگر باز کنم
صائب تبریزی » دیوان اشعار » تکبیتهای برگزیده » تکبیت شمارهٔ ۱۱۷۱
رخنه در کار ز تسبیح فزون است مرا
چون دل خویش ز صد راهگذر جمع کنم؟
صائب تبریزی » دیوان اشعار » تکبیتهای برگزیده » تکبیت شمارهٔ ۱۱۷۲
گوشهای کو، که دل از فکر سفر جمع کنم
پا به دامان صدف همچو گهر جمع کنم
صائب تبریزی » دیوان اشعار » تکبیتهای برگزیده » تکبیت شمارهٔ ۱۱۷۷
نیست یک جبهه واکرده درین وحشتگاه
ننهم روی خود از شهر به صحرا چه کنم؟
صائب تبریزی » دیوان اشعار » تکبیتهای برگزیده » تکبیت شمارهٔ ۱۱۷۸
من نه آنم که تراوش کند از من گلهای
میدهد خون جگر رنگ به بیرون، چه کنم؟
صائب تبریزی » دیوان اشعار » تکبیتهای برگزیده » تکبیت شمارهٔ ۱۱۷۹
دردها کم شود از گفتن و دردی که مراست
از تهی کردن دل میشود افزون، چه کنم؟