گنجور

فضولی » دیوان اشعار فارسی » غزلیات » شمارهٔ ۳۰۹

 

در دل زار غمی ز آن لب می گون دارم

چه کنم آه چه سازم دل پرخون دارم

بر من ای شمع مزن خنده که سرمایه عشق

گر سرشکست و فغان من ز تو افزون دارم

من اسیر غم دل ماندم و مجنون فرسود

[...]

فضولی
 
 
sunny dark_mode