گنجور

امیرخسرو دهلوی » دیوان اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۱۳۵۱

 

ما به کوی تو سگانیم و به راه تو خسیم

این که پیش تو پس است، از همه رو نیز پسیم

بهر یک سجده به راه تو سراسر عشقیم

بهر یک بوسه به پای تو لبالب هوسیم

دیگران را چه کنی گرد رخ خویش سپند

[...]

امیرخسرو دهلوی
 

اهلی شیرازی » دیوان اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۱۰۲۶

 

از برون چون مگس آلوده بشهد هوسیم

وز درون با ملک سدره نشین همنفسیم

گرچه در باغ جهان مرغ دل ما ننشست

چاره صبر است و تحمل که اسیر قفسیم

گلبن گلشن قدسیم بر اهل نظر

[...]

اهلی شیرازی
 

ملک‌الشعرا بهار » قطعات » شمارهٔ ۱۳۳

 

سودهٔ سیم همی پاشد بر دشت‌، نسیم

تا در و دشت توانگر شود از سودهٔ سیم

ملک‌الشعرا بهار
 
 
sunny dark_mode