گنجور

اهلی شیرازی » دیوان اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۱۱۱

 

گمره عشقم و نبود به من مست گرفت

که چنین می بردم او که مرا دست گرفت

خاک ره گشتن ما عین سرافرازی بود

چشم کوتاه نظر همت ما پست گرفت

موج بحر کرم افکند مرادم به کنار

[...]

اهلی شیرازی
 
 
sunny dark_mode