گنجور

امیر شاهی » دیوان اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۱۶۳

 

ای که با طرّه پرچین و شکست آمده‌ای

چشم بد دور، که آشفته و مست آمده‌ای

همچو گل رخت نیفکنده مکن عزم سفر

بنشین، چون بر ارباب نشست آمده‌ای

کرده‌ای نسبت بالاش به طوبی، هیهات

[...]

امیر شاهی
 
 
sunny dark_mode