گنجور

امیرخسرو دهلوی » دیوان اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۱۸۵۵

 

چو منی را مده از دست که کمتر یابی

نه چون من یابی هر یار که دیگر یابی

قدر من می نشناسی که چسانم به وفا

باش تا صحبت یاران دگر دریابی

میر خوبان ولایت شدی، از ما می پرس

[...]

امیرخسرو دهلوی
 

خیالی بخارایی » دیوان اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۳۴۵

 

ای دل آن دم شرف صحبت دلبر یابی

که به سرمایهٔ اخلاص دلی دریابی

آبرو می طلبی خاک شو و چشم مدار

که ز دریا بکشی محنت و گوهر یابی

همچو آیینه ز دل زنگ کدورت بزدای

[...]

خیالی بخارایی