گنجور

فرخی یزدی » دیوان اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۶۵

 

چمن از لاله چو بنهاد به سر افسر سرخ

پای گل زن ز کف سبزخطان ساغر سرخ

اشک چون سیم سپیدم شد از آن خون که ز خلق

زردرویی کشد آنکس که ندارد زر سرخ

گرچه من قاتل دل را نشناسم اما

[...]

فرخی یزدی
 
 
sunny dark_mode