×
سیف فرغانی » دیوان اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۴۴۴
بخت و اقبال خوهی خدمت درویشان کن
پادشاهی طلبی بندگی ایشان کن
دامن زنده دلان گیر و از آن پس چو مسیح
بنفس در بدن مرده اثر چون جان کن
لشکر دل بکش و ملک سلیمانی را
[...]
صوفی محمد هروی » دیوان اطعمه » بخش ۱۱۳
یارب این درد جگر سوز مرا درمان کن
چاره کار من بیدل سرگردان کن
صوفی محمد هروی » دیوان اطعمه » بخش ۱۱۳
یارب این سفره چرمین مرا پر نان کن
معده سوخته ام را تو پر از بریان کن
بهتر از نان و برنج و عسلم چیزی نیست
آنچه بهبود بود از کرم خود آن کن
گشنگی پیش من دلشده دشوار بود
[...]