گنجور

جلال عضد » دیوان اشعار » غزلیّات » شمارهٔ ۱۶۲

 

ما بریدیم به دوران تو از کام طمع

هر که شد پخته دوران نبود خام طمع

از لب لعل تو دندان طمع برکندیم

کام چون نیست بریدیم به ناکام طمع

تو گدایی که دل از هر دو جهان می خواهی

[...]

جلال عضد