گنجور

سعدی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۴۹۸

 

قیمت گل برود چون تو به گلزار آیی

و آب شیرین چو تو در خنده و گفتار آیی

این همه جلوه طاووس و خرامیدن او

بار دیگر نکند گر تو به رفتار آیی

چند بار آخرت ای دل به نصیحت گفتم

[...]

سعدی
 

شهریار » گزیدهٔ غزلیات » غزل شمارهٔ ۱۲۱ - یاد شهیار

 

کار گل زار شود گر تو به گلزار آیی

نرخ یوسف شکند چون تو به بازار آیی

ماه در ابر رود چون تو برآیی لب بام

گل کم از خار شود چون تو به گلزار آیی

شانه زد زلف جوانان چمن باد بهار

[...]

شهریار
 
 
sunny dark_mode