گنجور

سعیدا » دیوان اشعار » قصاید » شمارهٔ ۴

 

کی ز کوی تو سعیدا نفسی می شد دور

گر خیال تو نمی داد دلش را دستور

گرچه در صورت ظاهر ز تو دور افتادم

نیست منظور خیالم بجز ایام حضور

پرتو شعلهٔ دیدار منور دارد

[...]

سعیدا
 
 
sunny dark_mode