گنجور

اسیر شهرستانی » دیوان اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۲۲۸

 

پیش سامان سرشکم مایه دریا کم است

بهر طغیان جنونم وسعت صحرا کم است

هر چه بینی پرتوی از حسن عالمگیر اوست

جلوه بسیار است اما دیده بینا کم است

گر شراب کم دهد ساقی گناه ظرف توست

[...]

اسیر شهرستانی
 
 
sunny dark_mode