گنجور

جامی » دیوان اشعار » فاتحة الشباب » غزلیات » شمارهٔ ۳۹

 

مطرب امشب ساز کن با ناله من چنگ را

آتشی دیگر فروز این سوزناک آهنگ را

بس که نالیدم ز درد دوری آن سنگدل

دل به درد آمد ز آه و ناله من سنگ را

دورم از یار و نیارم سوی او رفتن که اشک

[...]

جامی
 

صائب تبریزی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۱۰۷

 

خلق خوش چون صلح می سازد گوارا جنگ را

می نماید چرب نرمی مومیایی سنگ را

بر فقیران مرگ آسان تر بود از اغنیا

راحت افزون است در کندن، قبای تنگ را

خورد از بس زخم های منکر از نادیدنی

[...]

صائب تبریزی
 

سیدای نسفی » شهر آشوب » شمارهٔ ۲۶۱ - حکاک

 

دلبر حکاک من با چرخ دارد جنگ را

می کند سوراخ با الماس مژگان سنگ را

سیدای نسفی
 

بیدل دهلوی » غزلیات » غزل شمارهٔ ۹۶

 

سادگی باغی‌ست طبع عافیت‌آهنگ را

وقف طاووسان رعناکن‌گل نیرنگ را

دل چوخون‌گرددبهار تازه‌رویی صیدتست

موج صهبا دام پروازست مرغ رنگ را

طبع ظالم را قوی سرمایه سازد دستگاه

[...]

بیدل دهلوی
 

بیدل دهلوی » غزلیات » غزل شمارهٔ ۹۷

 

عشق هرجا شوید از دلها غبار رنگ را

ریگ زیرآب خنداند شرار سنگ را

گردل ما یک جرس آهنگ بیتابی‌کند

گرد چندین‌کاروان سازد شکست رنگ را

شوخی‌مضراب‌مطرب گر به‌این کیفیت‌است

[...]

بیدل دهلوی
 
 
sunny dark_mode