گنجور

سیف فرغانی » دیوان اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۱۰

 

هر چه غیر دوست اندر دل همی آید ترا

جمله ناپاکست و تو پاکی نمی‌شاید ترا

ور تو ذکر او کنی هر گه که ذکر او کنی

غافلی از وی گر از خود یاد می‌آید ترا

زهر با یادش زیان نکند ولی بی یاد او

[...]

سیف فرغانی
 

فضولی » دیوان اشعار فارسی » غزلیات » شمارهٔ ۴۰

 

هیچ‌گه بر حال من رحمی نمی‌آید ترا

می‌کشی ما را مگر عاشق نمی‌باید ترا

می‌شود آتش ز باد افزون چه باشد گر مدام

حسن روز افزون ز آه من بیفزاید ترا

گر ز من در خاطر پاکیزه داری اضطراب

[...]

فضولی
 
 
sunny dark_mode