گنجور

صائب تبریزی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۲۳۴۲

 

جان مشتاقان زکوی دلستان چون بگذرد؟

کاروان شبنم از ریگ روان چون بگذرد؟

نقطه ها طوطی شوند و حرفها تنگ شکر

بر زبان خامه نام آن دهان چون بگذرد

خار در راه نسیم بی ادب نگذاشته است

[...]

صائب تبریزی
 
 
sunny dark_mode