×
خاقانی » دیوان اشعار » قطعات » شمارهٔ ۱۵
گفتی از شاهان تو را دل فارغ است
دل ز شاهان فارغ است آری مرا
والی ری کز خراسان رفتنم
منع کرد آن، نیست آزاری مرا
گر شدن ز آن سو کسی را رخصه نیست
[...]
عطار » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۴
گفتم اندر محنت و خواری مرا
چون ببینی نیز نگذاری مرا
بعد از آن معلوم من شد کان حدیث
دست ندهد جز به دشواری مرا
از می عشقت چنان مستم که نیست
[...]
عطار » منطقالطیر » عذر آوردن مرغان » دولتی که سحرهٔ فرعون یافتند
گر ز طاعت نیست بسیاری مرا
هست عالی همتی باری مرا
پروین اعتصامی » دیوان اشعار » مثنویات، تمثیلات و مقطعات » شمارهٔ ۴۲ - تیر و کمان
زان گروه رفته نشماری مرا
مهربان باشی، نگهداری مرا