عطار » اشترنامه » بخش ۱۴ - حكایت عیسی علیه السلام با جهودان
سعی من کردم مر اورا بی حساب
تا برون آید بدیوان از کتاب
عطار » اشترنامه » بخش ۱۴ - حكایت عیسی علیه السلام با جهودان
اندرین دولت بدیدم آفتاب
یک شبی بیدار بودم من بخواب
عطار » اشترنامه » بخش ۱۵ - جواب عیسی علیه السلام سبیحون را
چون شود کژ دال گردد درحساب
دال همچون راست گردد درحجاب
عطار » اشترنامه » بخش ۱۵ - جواب عیسی علیه السلام سبیحون را
سالها باید که تا یک قطره آب
در بن دریا شود در خوشاب
عطار » اشترنامه » بخش ۱۵ - جواب عیسی علیه السلام سبیحون را
ذرّه از نور او شد آفتاب
از بخارات زمین تر شد سحاب
عطار » اشترنامه » بخش ۱۵ - جواب عیسی علیه السلام سبیحون را
چون محمد رفت از این جای خراب
دید حیدر یک شبی او را بخواب
عطار » اشترنامه » بخش ۱۵ - جواب عیسی علیه السلام سبیحون را
گر فرومانی درین ره بی حساب
ترسم آنجا گه شود طولی کباب
عطار » اشترنامه » بخش ۱۵ - جواب عیسی علیه السلام سبیحون را
روی یکدیگر بدیدندی بخواب
خواب ایشان هست بیداری ناب
عطار » اشترنامه » بخش ۱۵ - جواب عیسی علیه السلام سبیحون را
راز حق دریاب و سر از من متاب
راز حق، بیخویشتن از من بیاب
عطار » اشترنامه » بخش ۲۰ - حكایت استاد نقاش
چون همه من کردم و کردم خراب
هم من از من مر مرا گویم جواب
عطار » اشترنامه » بخش ۲۲ - رسیدن سالك با پرده دوم
بود خرگاهی ز نور آن را طناب
از طناب او جهان پر آفتاب
عطار » اشترنامه » بخش ۲۲ - رسیدن سالك با پرده دوم
پردهای بس بینهایت بیحجاب
پردهای کانرا نباشد خود حساب
عطار » اشترنامه » بخش ۲۴ - رسیدن سالک با پرده چهارم
گفت ای پرسنده بشنو تو جواب
انقلاب پرده میکن انقلاب
عطار » اشترنامه » بخش ۲۴ - رسیدن سالک با پرده چهارم
اوست جمله لیک میآید خطاب
هر دم از استاد کلی این جواب
عطار » اشترنامه » بخش ۲۴ - رسیدن سالک با پرده چهارم
خیمه نوری طناب اندر طناب
پردههای او حباب اندر حباب
عطار » اشترنامه » بخش ۲۵ - رسیدن سالك با پرده پنجم
این زمان از خود گذشتم بی حجاب
هرچه خواهی کن تو از روی حساب
عطار » اشترنامه » بخش ۲۵ - رسیدن سالك با پرده پنجم
تیغ لرزان در کف او همچو آب
بوده سبز و آبدار و چون سذاب