رضاقلی خان هدایت » تذکرهٔ ریاض العارفین » روضهٔ دوم در ذکر فضلا و محقّقین حکما » بخش ۱۶ - انوری ابیوردی
در حدود ری یکی دیوانه بود
سال و مه گردی به کوه و دشت گشت
در تموز و دی به سالی یک دوبار
جانب شهر آمدی از سوی دشت
گفتی ای آنان که تان آماده بود
[...]
رضاقلی خان هدایت » تذکرهٔ ریاض العارفین » روضهٔ دوم در ذکر فضلا و محقّقین حکما » بخش ۲۲ - حافظ شیرازی قُدِّسَ سِرُّه
با دل آرامی مرا خاطر خوش است
کز دلم یک باره برد آرام را
گرچه بدنامی است نزد عاقلان
ما نمیخواهیم ننگ ونام را
رضاقلی خان هدایت » تذکرهٔ ریاض العارفین » روضهٔ دوم در ذکر فضلا و محقّقین حکما » بخش ۲۲ - حافظ شیرازی قُدِّسَ سِرُّه
هر دوعالم یک فروغ از رویِ دوست
گفتمت پیدا و پنهان نیز هم
رضاقلی خان هدایت » تذکرهٔ ریاض العارفین » روضهٔ دوم در ذکر فضلا و محقّقین حکما » بخش ۲۲ - حافظ شیرازی قُدِّسَ سِرُّه
رهروان را عشق بس باشد دلیل
آب چشمم در رهش کردم سبیل
موج اشک ما کی آرد در حساب
آنکه کشتی راند بر خون قتیل
پای ما لنگ است و منزل بس دراز
[...]
رضاقلی خان هدایت » تذکرهٔ ریاض العارفین » روضهٔ دوم در ذکر فضلا و محقّقین حکما » بخش ۲۸ - حسن دهلوی قُدِّسَ سِرّه
مدعیی گفت به لیلی به طنز
رو که بسی چابک و موزون نهای
لیلی از آن حال بخندید و گفت
با تو چه گویم که تو مجنون نهای
رضاقلی خان هدایت » تذکرهٔ ریاض العارفین » روضهٔ دوم در ذکر فضلا و محقّقین حکما » بخش ۵۳ - شرف اصفهانی
از تقاضای وصالش خامشیم
این خموشی هم تقاضایی خوش است
رضاقلی خان هدایت » تذکرهٔ ریاض العارفین » روضهٔ دوم در ذکر فضلا و محقّقین حکما » بخش ۹۴ - ناصر خسرو علوی
ناصر خسرو به راهی میگذَشت
مست و لایعقل نه چون می خوارگان
دید قبرستان و مبرز روبرو
بانگ برزد گفت کای نظارگان
نعمت دنیا و نعمت خواره بین
[...]
رضاقلی خان هدایت » تذکرهٔ ریاض العارفین » روضهٔ دوم در ذکر فضلا و محقّقین حکما » بخش ۹۴ - ناصر خسرو علوی
چند گردی گرد این بیچارگان
ناکسان را جویی از بس ناکسی
تا توانستی ربودی چون عقاب
چون شدی عاجز گرفتی کرکسی
فاسقی بودی به وقت دست رس
[...]